چرا با وجود اینکه ما میتوانیم مستقیم با خدا حرف بزنیم به امامان و پیامبران توسل می کنیم و از آنها حاجت میخواهیم؟
چرا با وجود اینکه ما میتوانیم مستقیم با خدا حرف بزنیم به امامان و پیامبران توسل می کنیم و از آنها حاجت میخواهیم، مگر خود خدا آفریننده امامان و پیامبران نیست و همه امور به دست خودش نیست؟
آیا این شرک نیست که ما مثلا از امام رضا ( ع ) حاجت بخواهیم؟ در حالی که می شود مستقیم با خود خدا سخن گفت و حاجت گرفت؟
اصلا شفاعت در روز قیامت چه معنی دارد؟ مگر می شود تقسیم کننده بهشت و جهنم کسی جز خدا باشد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید چند مثال برای شما بزنم …
اول ما باید تحقیق کنیم داشتن دین لازمه یا نه؟ بعد تحقیق کنیم چه دینی از همه کامل تره، بعد بیبنیم چه کسانی در این دین برجسته هستند تا از اونها یاد بگیریم و راه اونها رو بریم.
فرض کنید ما میخواهیم یک زبان خارجی یاد بگیریم، پس از تحقیق متوجه می شیم زبانی که به درد ما میخوره انگلیسیه، برای یاد گیری این زبان بهتره با یک دوست عرب زبان دوست بشیم یا یک دوست انگلیسی زبان ؟ قطعا انگلیسی زبان! پس دوستی و ارادت ما به این شخص به این خاطر هست که ازش یاد بگیریم.
دوستی و ارادت ما به پیامبر و اهل بیت و امامان هم به این خاطر هست که اینها بهترین اساتید در عمل و شناخت خدا هستند. در واقع ما به اینها نزدیک میشیم تا به خدا نزدیک بشیم ،مثل اون دوست انگلیسی زبانه تا ازشون یه چیزی یاد بگیریم.
دادن حاجت قطعا از جانب خدا هست، و هرکس فکر کنه حاجت رو داره از اهل بیت میگیره ، شرکه محضه ، پس جایگاه توسل و حاجت خواهی از اهل بیت کجاست؟
جواب : فرض کنید ما در یک اداره ای کارمون گیر کرده و جلو نمیره، می گردیم توی این اداره ببینیم کسی رو میشناسیم سفارش ما رو بکنه پیش رئیس؟ بعد میبینیم بله معاون اداره آشنای ماست، میریم بهش میگیم بزرگوار شما که پیش رئیس آبرو داری سفارش ما رو بکن کار ما حل بشه!
در واقع گره کشای امور خداونده ، منتها ما از بس گناه داریم و ظلم کردیم گاهی لازمه یه کسی رو واسطه کنیم! ( که در واقع این واسطه کردن هم انسان رو رشد میده، چرا که پیش خودش میگه مگه اینها چی دارن که حرفشون پیش خدا برو داره؟! من هم عمل این بزرگان رو بکنم و راه اونها رو برم )
از زاویه دیگر ، توسل ما به اهل بیت حداقل معنیش این هست که بگیم خدایا برای شناخت تو رفیق های ما اینها {اهل بیت } هستند ( برای یادگیری زبان انگلیسی با انگلیسی زبانه دوست شدیم نه عرب زبانه! ) بگیم خدایا حداقل تا اینجای کار فهمیدیم دین داری لازمه، دین حق اسلامه، پیامبر و اهل بیت بهترین عمل کنندگان به دین تو هستند و الگوی ما اینها هستند. داریم میگیم خدایا الگوهای ما اینها هستن نه فلان رهبر فرقه های مختلف و … و خواه ناخواه انسان خودشو شبیه الگوهاش میکنه.
در نتیجه : نزدیک شدن ما به اهل بیت باعث نزدیک شدن ما به خدا خواهد شد. مانند همگام شدن با یک کوه نورد حرفه ای برای فتح قله.
اما شفاعت :
ما سه حق داریم : حق الله ، حق الناس، حق خود نفس ما
حق الله : مانند نماز ، روزه ، معصیت خدا رو نکردن و …
حق الناس : همان حق مردمه همانند بدهی ، آسیب و خدمت به مردم، تهمت و …
حق نفس : همانند آسیب به خود ، اتلاف وقت و جوانی
شفاعت شامل حق الناس نمی شود، همانطوری که امام حسین (ع) در شب عاشورا به یاران فرمودند ، هرکس حق الناس به گردن دارد برای ادای آن از اینجا برود. یعنی شهادت در رکاب امام حسین ( ع ) هم جای حق الناس را نمی گیرد.
منتها در روز قیامت یه وقتی هست ما حق الله یا حق النفس به گردن داریم، و میگیم خدایا به حق این اهل بیت، ما رو در اون روز ببخش و ای اهل بیت شما که پیش خدا برو بیا داری و در این دنیا الگوی ما هستی در قیامت این بخش از گناهان رو از خداوند بخواه بگذره.